گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد دوم
بهداشت غذائی انسان



بهداشت غذائی انسان قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و دوم سورهي بقره مؤمنان را به پاكخواري و سپاسگزاري فرا میخواند و
میفرماید: 172 . یأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبتِ مَا رَزَقْنکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! از
(خوراکیهاي) پاکیزهاي که روزي شما کردهایم بخورید، و خدا را سپاس گویید، اگر شما، تنها او را میپرستید. نکتهها و اشارهها:
1. مشابه مطالب آیهي فوق در آیهي 168 سورهي بقره گذشت و از مقایسهي آن با آیهي فوق چند نکته به دست میآید: الف) در
ولی در این آیه روي سخن با مؤمنان است و «. از آنچه در زمین است بخورید » : آیهي قبلی روي سخن با عموم مردم بود و میفرمود
این تفاوت تعبیر، گویا اشاره به این است که نعمتهاي پاکیزه در ،«. از غذاهاي پاکی که به شما روزي دادیم بخورید » : میفرماید
اصل براي مؤمنان آفریده شدهاند و افراد بیایمان به برکت آنها روزي میخورند؛ همانند باغبانی که آب را براي رشد گلها جاري
بخورید و از گامهاي شیطان پیروي تفسیر » : میسازد، ولی علفهاي هرز نیز از آن بهره میگیرند. ب) آیهي قبلی به مردم میگفت
یعنی مؤمنان نه تنها از ؛«. بخورید و شکر خدا را به جا آورید » : ولی این آیه به مؤمنان میگوید «. قرآن مهر جلد دوم، ص: 82 نکنید
و سپاس الهی «1» این نعمتها سوء استفاده نکنند، بلکه در بهترین راه مصرف کنند و بدین وسیله شکر آن را به جا آورند. 2. شکر
گاهی با زبان است و گاهی با قلب و عمل؛ و شکر واقعی آن است که نعمتهاي خدا در راهی مصرف شوند که او مقرر نموده
است. 3. از این آیه استفاده میشود که سپاسگزاري خدا همراه با پرستش اوست؛ یعنی همانطور که حس سپاسگزاري زمینهساز
پرستش است، عبادت خدا نیز همراه شکرگزاري در برابر نعمتهاي اوست. آموزهها و پیامها: 1. غذاهاي پاك در اصل براي
مؤمنان آفریده شدهاند. 2. شکر خدا ملازم پرستش اوست. 3. از غذاهاي ناپاك و ناسپاسی دوري کنید. 4. پاكخواري را با
سپاسگزاري همراه کنید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و سوم سورهي بقره به دستورات بهداشتی اسلام در مورد غذا و
غذاهاي ممنوع اشاره میکند و میفرماید: 173 . إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَۀَ وَ الْدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنْ اضْ طُرَّ غَیْرَ بَاغٍ
صفحه 26 از 119
وَ لا عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ [خدا]، تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را که [به هنگام سر بریدن نام
غیر خدا بر آن بانگزده شده، بر شما حرام کرده است. و [لی کسی که ناچار شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز تفسیر قرآن
مهر جلد دوم، ص: 83 نباشد، پس گناهی بر او نیست؛ [چرا] که خدا بسیار آمرزنده مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1. اسلام به
بهداشت غذایی انسان توجه کامل داشته است و بارها به مصرف غذاهاي پاك سفارش کرده و از غذاهاي فاسد و مضر بازداشته
2. حرمت این امور، حکمتهایی دارد؛ از «1» . است. آیهي فوق، با همین مضمون، چهار بار در قرآن مورد تأکید قرار گرفته است
جمله اینکه: مردار معمولًا کانون انواع میکروبهاست. خونخواري زیانهاي جسمی و آثار سوء اخلاقی دارد. جالب آن است که
در اسلام استفادههاي صحیح از خون، مثل تزریق آن به بیماران، ممنوع نیست، اما خوردن آن که ضرر دارد حرام است. خوك نیز
حیوانی کثیف است و در امور جنسی سمبل بیغیرتی است و برخی ضررهاي بهداشتی نیز در مورد خوردن گوشت آن ذکر شده
است. 3. تحریم چیزها، گاهی به خاطر مسائل بهداشتی و حفظ جسم انسان است و گاهی به خاطر پاك نگاه داشتن روح، و زمانی
به خاطر حفظ نظام اجتماع. خوردن گوشتهایی که به نام بتها سر بریده میشوند، در حقیقت تأثیر اخلاقی و تربیتی دارند و
تجدید کنندهي خاطرهي شرك و بتپرستی هستند. 4. بردن نام خدا در هنگام سربریدن حیوانات لازم است، تا بدانیم که هیچ
کاري نباید خارج از مدار توحید باشد؛ و این یکی از راههاي تربیت انسان توحیدي است. 5. ممکن است مقصود از جملهي شرطی
آخر آیه (به شرط اینکه ستمگر ص: 84 و متجاوز نباشند) آن باشد که اجازهي مصرف در ضرورت،
مخصوص کسانی است که خواهان لذت از آن نباشند و از حد مصرف مجاز تجاوز نکنند و زیادهروي ننمایند؛ و یا مقصود آن
6. برخی از غذاهاي حرام در این آیه بیان «1» . است که این اجازه مخصوص کسانی است که سَ فر آنها سفر گناه و ستم نباشد
شدهاند و برخی دیگر در آیات و روایاتی دیگر؛ بنابراین انحصار غذاهاي حرام در این موارد نسبی است؛ یعنی مقصود بیان تمام
غذاهاي حرام نیست، بلکه نفی بدعتهاي مشرکان در مورد غذاهاي حلال است که آنها را بر خود حرام کرده بودند. یعنی
7. حفظ جان واجب است؛ از این رو هرگاه در اثر «2» . میفرماید فقط این موارد حرام است، نه مواردي که مشرکان توهّم کردهاند
کمبود غذا جان انسان به خطر افتاد، میتواند از غذاهاي حرام به اندازهي ضرورت استفاده کند تا جان خود را نجات دهد. اشاره به
این مطلب در آیهي فوق نشان دهندهي اهمیت حفظ جان و توجه قانونگذار اسلام به جزئیات مسائل است. آموزهها و پیامها: 1. به
بهداشت غذایی خود توجه کنید. 2. به بهداشت روانی و معنوي غذا نیز توجه کنید و از خوردن گوشت حیوانی که نام خدا بر آن
برده نشده بپرهیزید. 3. از غذاهاي ناپاك و آلوده (مثل مردار و خون و خوك) مصرف نکنید. 4. در هنگام ضرورت از غذاهاي
ممنوع استفاده کنید، اما لذتطلبی و زیادهروي نکنید. *** ص: 85 بهداشت غذایی در قرآن الف)
5 و ...). 2. از غذاهاي حلال - دعوت به غذاهاي پاك و پاکیزه 1. از غذاهاي پاك و پاکیزه بخورید (بقره، 75 و 172 ؛ مائده، 4
.4 .( بخورید (بقره، 168 ؛ مائده، 88 و ...). 3. گوشت چهارپایان (مگر در موارد استثنایی که بیان شده) حلال است (مائده، 1
6. غذاهاي اهل کتاب (یهود و .( 5. غذاهاي صید شده از دریا حلال است (مائده، 96 . ( گوشت شکار، حلال است (مائده، 4
7. در مواقع اضطراري، خوردن غذاهاي حرام جایز است (بقره، 172 و .( مسیحیان و ... با شرایطی) بر شما حلال است (مائده، 5
انعام، 145 ). یادآوري: غذاي نجس، پلید و حرام است. ب) ممنوعیت غذاهاي غیربهداشتی: 1. غذاهاي پلید حرام است (اعراف،
175 ). یادآوري: تغذیه از چیزهاي منفور، مثل آببینی و خلط سینه، نجس، خاك، مضرّ، گوشت و یا شیر حیوان جلّال (که از
2. در خوردن و «1» . مدفوع انسان تغذیه میکند)، برخی اجزاي حیوان، مثل: نري، فرج، تخم، مثانه و نیز خون و فضله حرام است
3. خوردن گوشت مردار حرام است (انعام، 145 ؛ نحل، نوشیدن اسراف نکنید (اعراف، 31 ). ص: 86
5. خوردن خون .( 4. خوردن گوشت خوك حرام است (بقره، 173 ؛ مائده، 3؛ نحل، 115 و انعام، 145 .( 115 ؛ بقره، 173 و مائده، 3
7. گوشت حیوانی که بدون نام خدا .(91 - 6. نوشیدن شراب حرام است (مائده، 90 .( حرام است (نحل، 115 ؛ بقره، 173 و مائده، 3
صفحه 27 از 119
8. گوشت حیوانات خفه شده یا از بلندي افتاده و جان سپرده و یا به ضرب .( سربریده شده حرام است (مائده، 3؛ انعام، 121 و 145
10 . گوشت .( 9. گوشت حیواناتی که بر اثر زدن (یا بیماري) مردهاند حرام است (مائده، 3 .( شاخ کشته شده حرام است (مائده، 3
11 . گوشت حیواناتی که بر آستان بتهاي سنگی سربریده شدهاند حرام .( حیواناتی که درنده از آن خورده حرام است (مائده، 3
است (مائده، 3). یادآوري: ممنوعیت هر کدام از این غذاها، اسرار بهداشتی یا فلسفه و حکمتی معنوي دارد که در ذیل هر آیه
ص: 87 قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد «1» . اشاره کردیم و نیز در برخی کتابها گردآوري شده است
و چهارم تا صد و هفتاد و ششم سورهي بقره با اشاره به ویژگیهاي دین فروشانِ پنهان کار و عذاب آنان میفرماید: 174 . إِنَّ الَّذِینَ
یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الکِتبِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُوْلئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلّا النَّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ القِیمَۀِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ
لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ براستی کسانی که آنچه را خدا از کتاب فرو فرستاده، پنهان میکنند، و آن را به بهاي اندکی میفروشند، آنان در
درونشان جز آتش نمیخورند. و خدا، روز رستاخیز، با آنها سخن نمیگوید؛ و رشدشان نمیدهد (و پاکشان نمیکند)؛ و براي
آنها عذابی دردناك است. 175 . أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّللَۀَ بِالْهُدَي وَ الْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ آنان کسانی هستند
که گمراهی را با راهنمایی، و عذاب را با آمرزش، مبادله کردند؛ پس چه چیزي آنان را بر آتش شکیبا کرد؟! 176 . ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ
نَزَّلَ الکِتبَ بِالحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الکِتبِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ این، بخاطر آن است که خدا، کتاب (الهی) را بحق، فرو فرستاده؛ و
کسانی که در مورد کتاب [خدا] اختلاف کردند، قطعاً در جدایی (و ستیزي) دور و دراز قرار دارند. شأن نزول: مفسران قرآن
برآناند که این آیات در مورد یهودیان و مسیحیان نازل شده است که پیش از ظهور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله صفات و
نشانههاي او را طبق کتابهاي خود، براي مردم باز میگفتند، ولی پس از ظهور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مشاهدهي
گرایش مردم به او، ترسیدند منافع آنان به خطر بیفتد و هدایا و ص: 88 مهمانیهایی که براي آنان ترتیب
میدادند، قطع شود؛ لذا صفات پیامبر صلی الله علیه و آله را که در تورات آمده بود، پنهان کردند. آیات فوق فرو آمد و سخت
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي اول شامل تمام کسانی میشود که احکام خدا و حقایق مورد نیاز مردم را «1» . آنان را نکوهش کرد
2. از این آیه استفاده میشود که دینفروشی به هر قیمتی که باشد، «2» . پنهان میکنند و مخصوص یهودیان یا مسیحیان نیست
خسارت است؛ چرا که فروختن حقیقتی گرانبها به بهایی ناچیز است و اگر حقپوشی با تمام دنیا مبادله شود، باز موجب ضرر و
زیان است. 3. این آیه به تجسّم اعمال در قیامت اشاره دارد. اموال حرامی که از راه کتمان حق به دست میآید، در واقع آتش
سوزانی است که در دل وارد میشود؛ یعنی آن هدایا و اموال در قیامت به شکل واقعی خود مجسم میشوند. 4. یکی از بزرگترین
الطاف الهی و نعمتهاي معنوي قیامت آن است که خدا با مردم سخن میگوید؛ یعنی مؤمنان همانند پیامبران از لذت گفتوگوي
با پروردگار بهرهمند میشوند، ولی افرادي که در دنیا آیات خدا را کتمان میکنند و راه شنیدن کلام خدا را بر مردم میبندند، در
قیامت از لذت شنیدن سخن خدا محروماند. 5. سخن گفتن خدا به معناي زبان داشتن خدا و جسم بودن او نیست. بلکه ممکن است
با ایجاد امواج صوتی قابل شنیدن در فضا باشد، همانگونه که با موسی علیه السلام سخن گفت و یا از طریق الهام و با زبان دل با
6. پنهان کنندگان حق از دو جهت زیان کردهاند: از «1» . بندگان خاص ص: 89 خویش سخن بگوید
یک سو هدایت را رها کرده و گمراهی را برگزیدهاند، و از سوي دیگر، رحمت و آمرزش خدا را از دست داده و عذاب دردناك
الهی را برگزیدهاند. آري، این معاملهاي است که هیچ انسان عاقلی به سراغ آن نمیرود. 7. پنهان کردن حقایق از گناهان بزرگ
دانشمندان فاسد است. و از آثار آن نا آگاهی مردم و ظلم به فکر نسل امروز و آینده است. 8. در این آیات مجموعاً هشت ویژگی
براي کتمان کنندگان حقایق آورده شده، که کمتر در مورد گناهی، اینگونه سخن گفته شده است. 9. این تهدیدها و وعدههاي
عذاب براي حقپوشان، به خاطر این است که خدا کتاب آسمانی را به حق و توأم با دلایل روشن فرو فرستاده، تا جاي هیچ گونه
شبهه و ابهامی براي کسی باقی نماند؛ با این حال، گروهی به خاطر حفظ منافع خویش، دست به توجیه و تحریف میزنند و در
صفحه 28 از 119
در اصل به معناي شکاف و « شِقاق » کتاب آسمانی اختلاف به وجود میآورند. تا از این موقعیت سوء استفاده کنند. 10 . واژهي
جدایی است. شاید این واژه اشاره به این باشد که ایمان و تقوا و افشا کردن حق، رمز وحدت و اتحاد جامعهي انسانی است، اما
خیانت و حقپوشی موجب شکاف و پراکندگی و جدایی از حق است، آن هم شکافی عمیق که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
آموزهها و پیامها: 1. سزاي حقپوشی و دینفروشی عذابی دردناك است. 2. دین فروشی به هر بهایی باشد، اندك (و زیانآور)
است. 3. حقیقت دینفروشی آتشخواري است. 4. اگر گفتوگوي محبتآمیز خدا و رشد و پاکی و نجات در رستاخیز را تفسیر
قرآن مهر جلد دوم، ص: 90 میطلبید، حقپوشی و دینفروشی نکنید. 5. حقپوشی و دینفروشی نوعی گمراهی و عذابطلبی است.
6. اگر هدایت و آمرزش الهی و نجات از آتش را میطلبید، حقپوشی و دینفروشی نکنید. 7. قرآن حق است و مخفی کردن
حقایق آن عذابآور است. 8. در حقانیت قرآن اختلاف نکنید که گرفتار اختلافات درونی میشوید و از حق فاصله میگیرید. ***
قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و هفتم سورهي بقره به معیارهاي نیکی و نیکوکاري اشاره میکند و میفرماید: 177 . لَیْسَ البِرَّ أَنْ
تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ المَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ وَ لکِنَّ البِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الیَوْمِ الآخِرِ وَ المَلئِکَۀِ وَ الکِتبِ وَ النَّبِیّنَ وَ ءَاتَی المَالَ عَلَی حُبِّهِ ذَوِي
القُرْبَی وَ الیَتمَی وَ المَسکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَی الزَّکَوةَ وَ المُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عهَدُوا وَ الصَّبِرِینَ
فِی البَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ وَ حِینَ البَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَ دَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ المُتَّقُونَ نیکی این نیست که رویتان را به سوي خاور و (یا)
باختر نمایید؛ و لیکن نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (الهی) و پیامبران، ایمان آورد؛ و
ثروت (خود) را در حالی که دوستش دارد، به مصرف نزدیکان و یتیمان و بینوایان و در راه مانده و گدایان، و در [راه آزاد کردن
بردگان برساند؛ و نماز را بر پا دارد و [مالیاتِ زکات را بپردازد؛ و (کسانی که) چون عهد بستند، به عهد خود وفا دارند. و در
سختی (زندگی) و زیان (جسمی) و به هنگام سختی (جنگ)، شکیبایند؛ آنان کسانی هستند که راست میگویند؛ و تنها آنان پارسا
(و خود نگهدار) هستند. ص: 91 نکتهها و اشارهها: 1. قرآن در آیات گذشته اشاراتی به مسألهي تغییر
قبلهي مسلمانان از بیت المقدس به طرف کعبه داشت. این تغییر قبله سروصداي زیادي در میان مردم و به ویژه یهودیان و مسیحیان به
راه انداخت و حتی یهودیان زبان به اعتراض گشودند- که در آیهي 142 شرح آن گذشت- قرآن کریم در این آیه تأکید میکند
که این همه گفتوگو در مسألهي قبله صحیح نیست بلکه مسائل مهمتر دیگري وجود دارد که معیار ارزش انسانهاست. 2. آیهي
فوق معیارها واصول نیکی و نیکوکاري را در شش محور بیان میکند که عبارتانداز: الف) معیار اعتقادي؛ که همان ایمان به خدا،
قیامت، فرشتگان، کتاب الهی و پیامبران است. ب) معیار ایثار و ازخودگذشتگی مالی؛ یعنی کمک کردن به خویشاوندان، یتیمان،
فقیران، در راه ماندگان، سائلان و بردگان، که این امور نوعی تعاون و نوعدوستی است. ج) معیار عبادي؛ یعنی برپاداشتن نماز که
سمبل رابطهي خلق با خالق است. د) معیار اقتصادي؛ یعنی پرداخت مالیاتی که بر آنان واجب شده است که نوعی برنامهریزي براي
حل مشکل فاصلهي طبقاتی است. ه) معیار اخلاقی وفاي به عهد، که سرمایهي زندگی اجتماعی و عامل اعتماد متقابل افراد جامعه
و) معیار مقاومت، صبر و شکیبایی در برابر محرومیتها، بیماريها و جنگها، که عامل پایداري و ساخته شدن «1» . است
2. برخی از مفسران گفتهاند این آیه جامعترین آیهي قرآن است و از پیامبر صلی انسانهاست. ص: 92
در اصل به معناي توسعه است « بِرّ » 3. واژهي «1» .« هر کس به این آیه عمل کند ایمانش کامل است » الله علیه و آله حکایت شده که
و سپس در معناي نیکی، خوبی و احسان به کار رفته است؛ چرا که این گونه کارها محدود به خود انسان نمیشود و گسترش «2»
گویند، زیرا روحی وسیع و گسترده دارد. 4. تعبیر « بَرّ » مییابد و به دیگران میرسد و آنها را نیز بهرهمند میکند. به انسان نیکوکار
اشاره به این حقیقت است که گذشتن از مال و ثروت براي همه کس کار آسانی نیست، مخصوصاً هنگامی که به « عَلی حُبّهِ »
مرحلهي ایثار برسد؛ زیرا محبت مال تقریباً در همهي دلها وجود دارد، پس نیکوکاران کسانی هستند که در برابر این خواستهي دل،
چند روزي ز قوي دینان «3» . براي رضاي خدا مقاومت میکنند و مال خویش را با آنکه بدان علاقه دارند، به دیگران میبخشند
صفحه 29 از 119
باش در پی حاجت مسکینان باش شمع شو شمع، که خود را سوزي تا به آن، بزم کسان افروزي 5. در این آیه ارتباط با خدا، ارتباط
با مستضعفان، تعاون اجتماعی و ارتباطات اخلاقی در کنار هم مطرح شده است تا نشان دهد که مؤمن نیکوکار به همهي این ابعاد
توجه میکند. 6. بخششهاي مالی و پرداخت مالیات واجب، هر دو لازم است. برخی از مردم در مواردي به مستمندان کمک
میکنند ولی مالیاتهاي واجب خود را نمیپردازند و برخی دیگر همین که حقوق واجب را پرداختند، نسبت به فقرا و محرومان
بیتفاوت میشوند، اما نیکوکار کسی است که به هر ص: 93 دو توجه کند. 7. در برخی احادیث آمده
است که مسلمانان در مورد دیگران سه وظیفه دارند، خواه طرف مقابل مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکار؛ آن سه برنامه
8. در این آیه، سائلان (نیازمندانی که گدایی میکنند) را از «1» . عبارت است از: وفاي به عهد، اداي امانت و احترام به پدر و مادر
بینوایان جدا کرده است؛ زیرا برخی از بینوایان و فقرا اهل سؤال و گدایی نیستند و آبرومندانه زندگی میکنند؛ پس نباید توجه به
گدایان ما را از امدادرسانی به بینوایان غافل کند. آموزهها و پیامها: 1. توجه به شعارها و امور فرعی، ما را از محتواي دین و اهداف
اساسی باز ندارد (و به شعارها بسنده نکنیم). 2. معیار نیکوکاري؛ عقاید نیک، کردار نیک و اخلاق نیک است. 3. ایمان به خدا از
ایمان به معاد، فرشتگان و کتابهاي آسمانی و پیامبران جدا نیست. 4. وفاي به عهد و استقامت، از نشانههاي افراد راستین و
پارساست. 5. امدادرسانی را از خویشاوندان و کودکان بیسرپرست شروع کنید. 6. براي امدادرسانی از اموال دوستداشتنی خود
بگذرید. 7. بخششهاي مستحبی، شما را از پرداخت مالیات واجب زکات بازندارد. 8. در راه ریشه کن کردن بردهداري از جامعهي
بشري بکوشید. 9. اگر میخواهید نیکوکاري صادق و پارسا باشید، ایمان خود را کامل و به دیگران امداد برسانید و پیوند خود را با
خدا و خلق برقرار سازید و به پیمان خود وفادار باشید و در سختیها شکیبایی کنید. *** ص: 94